جوان آنلاین: زن جوان وقتی متوجه شد پسرش هم در توطئهای که برای قتل شوهرش تدارک دیده بود به قتل رسیده، اقدام به خودکشی کرد، اما از پرتگاه مرگ نجات یافت.
روز شنبه ششم بهمنماه امسال، مأموران پلیس تهران با شکایتی روبهرو شدند که حکایت از آن داشت پدر و پسری به طرز مرموزی گم شدهاند.
مرد جوانی که حادثه را به پلیس خبر داده بود، گفت: «عمویم رسول و پسر ۱۶ سالهاش حسن یک روز قبل از خانهشان بیرون رفته و بهطور ناگهانی گم شدهاند. ساعتی قبل برای دیدن عمویم به خانهاش رفتم که زنعمویم گفت یک روز است از شوهر و پسرش بیخبر است. الان نگرانم برای آنها اتفاقی افتاده باشد.»
ردپا
با شکایت مرد جوان، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی برای پیدا کردن پدر و پسر وارد عمل شدند. مأموران در نخستین گام به ردپای یکی از دوستان مرد گمشده به نام کمال رسیدند. بررسیها نشان داد رسول و پسرش آخرین بار با کمال دیده شدهاند. همچنین مشخص شد پدر و پسر گمشده روز حادثه به خانه کمال رفتهاند، اما از آنجا بیرون نیامدهاند.
بنابراین مأموران از کمال تحقیق کردند، اما وی ادعا کرد از سرنوشت رسول و پسرش اطلاعی ندارد تا اینکه مأموران در بازرسی از خودروی کمال لکههای خونی پیدا کردند که مشخص شد با گروه خونی پدر و پسر گمشده مطابقت دارد. با به دست آمدن این اطلاعات، کمال بازداشت شد و مأموران علاوه بر کشف ساعتمچی رسول از خانه او با لکههای خون در پشتبام خانهاش هم روبهرو شدند.
اعتراف
متهم وقتی با دلایل و شواهد روبهرو شد به قتل پدر و پسر اعتراف کرد و در ادعایی گفت: «رسول مدعی بود هیپنوتیزم بلد است و روز حادثه همراه پسرش به خانه من آمد تا مرا هیپنوتیزم کند. پسرش در اتاق خواب بود و او از من خواست به پشتبام بروم. در آنجا سرنگی پر از جوهرنمک به من داد و خواست دست و پایش را با طناب ببندم و مایع داخل سرنگ را به گردنش تزریق کنم تا برای هیپنوتیزم آماده شود. به دستور او عمل کردم و پس از تزریق رسول فوت کرد و من هم با چاقو ضرباتی به او زدم. پسرش از خواب بیدار شد، او را هم به پشتبام آوردم، وقتی با جسد پدرش روبهرو شد او را هم به قتل رساندم. سپس جسد را مثله و در جاده جاجرود رها کردم.»
خودکشی ناکام همدست
پس از کشف تکههایی از جسد پدر و پسر، تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و کارآگاهان اداره دهم شروع به تحقیق کردند. بررسیها حکایت از آن داشت قاتل همدست دارد و برای اینکه همدستش شناسایی نشود علت قتل را به دروغ هیپنوتیزم اعلام کرده است. تحقیقات نشان داد همسر مقتول به نام مهستی از سه سال قبل با کمال ارتباط تلفنی و پیامکی داشته است. از سوی دیگر مشخص شد مهستی اختلافات زیادی با شوهرش داشته، بهطوریکه میخواسته از او جدا شود. در بررسیهای فنی معلوم شد مقتول دو پسر دوقلو داشته و روز حادثه قرار بوده به دعوت کمال تنهایی به خانه او برود، اما همراه یکی از پسرانش رفته و او هم به قتل رسیده است.
بنابراین مأموران به همسر مقتول مظنون شدند و برای تحقیق به خانه او رفتند که متوجه شدند وی پس از حادثه اقدام به خودکشی کرده، اما ناکام مانده و در بیمارستان تحت درمان است.
با به دست آمدن این اطلاعات، این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد کمال از سوی مهستی برای قتل شوهرش اجیر شده و روز حادثه هم ناچار پسر رسول را هم به قتل رسانده است. مهستی وقتی متوجه قتل پسرش میشود، عذابوجدان میگیرد و اقدام به خودکشی میکند. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.